
ادی دختر دنیس است. پدرش را از دست داده و حالا ناپدریاش هم از او جدا شده. همه چیز زندگی آنها بهم ریخته و مشوش است. تمام کارهای خانه بر عهده ی ادی است. او باید خانه ی کوچکشان را که یک کاروان است تمیز کند، درس بخواند، آشپزی کند و از همه مهمتر مراقب خودش باشد. زندگیای سخت برای یک دختر دوازده ساله.
مادرش، دنیس، اکثر اوقات بیرون است. کار مناسبی ندارد و آدم شلخته و بیمسئولیتی است. او توجه زیادی به ادی ندارد و فقط به خودش فکر میکند. ادی کم کم مجبور میشود تا این زندگی جدید را بپذیرد. اما اتفاقات زیادی پیش میآید و او نمیتواند آنها را تحمل کند.
زندگی در یک یدککش زیر پل راه آهن، رفتارهای دمدمی مزاج مادرش، دوری از ناپدری و خواهر خواندههایش همه و همه باعث شدهاند ادی بفهمد که زندگی عادیاش را از دست داده. اما سعی میکند همچنان امیدوار بماند و منتظر بازگشت زندگیاش باشد.
یک داستان جذاب دربارهی تلاش و مبارزه. مبارزه برای داشتن یک زندگی طبیعی. زندگیای که هر چیز سر جای خودش باشد. اما حالا ادی مجبور است با چیزهای زیادی روبه رو شود، حتی با مرگ.
کتاب داستانی رئال از یک زندگی بهم ریخته است. جایی نامناسب، کثیف و ناامن برای یک دختربچهی نوجوان. فصلها کوتاه و موجز است. لسلی سعی کرده در جای جای کتاب با اتفاقات کوچکی امید و شادی را به آدی بازگرداند اما این خوشیهای کوچک چیزی نیست که آدی به دنبالش باشد. ترجمه کتاب خوب و مناسب و بدون کلمات پیچیده است.
لسلی در کتاب میگوید انسان میتواند هر چیزی را بدست بیاورد. فقط باید برای داشتنش تلاش کند و همچنان امیدوار بماند. امیدوار برای یک زندگی طبیعی، درست شبیه ادی!
نویسنده: لسلی کانر
مترجم: فرح بهبهانی
ناشر: افق