کتاب آرزوهای بزرگ یکی از مشهورترین آثار چارلز دیکنز است که در آن اختلاف طبقات کارگری همراه با روابط عاشقانه در روزگاری پر از جرم و جنایت روایت میشود. آثار ماندگار و بینظیر وی باعث شده تا نه تنها بین مردم انگلستان بلکه در همهی جهان او را به عنوان رماننویسی با دغدغههای اجتماعی بشناسند.
آرزوهای بزرگ روایت داستان زندگی پسرکی یتیم به نام پیپ است که با خواهر و شوهرخواهرش (جو) در یک روستا زندگی میکند. این رمان از ۷ سالگی پیپ شروع میشود و تا حدود ۳۵ سالگی ادامه دارد.
یک شب، وقتی نقش اول داستان یعنی پیپ مشغول بازی در قبرستان کلیسا بود با چهرهی مردی خشن و ترسناک رو به رو میشود که یک آهن به پایش بسته شده و از پیپ مقداری غذا و یک سوهان برای بریدن آن آهن میخواهد. پیپ هم غذا و سوهان را برای آن مرد فراهم میکند غافل از اینکه آن فرد سرنوشت زندگیاش را تغییر میدهد.
مدتی بعد از این ماجرا، پیپ توسط زنی ثروتمند و گوشهگیر به نام خانم هاویشام مامور میشود تا بعضیاوقات به او سر بزند و اون را از تنهایی دربیاورد. خانم هاویشام پیرزنی است که از شب عروسیاش رنگ آفتاب را به خود ندیده، چون درست در همان شب معشوقهاش به او خیانت کرده و او را تنها میگذارد و او برای همیشه در خانهاش میماند.
خانم هاویشام، استلا که دخترکی زیبا بوده را به فرزندخواندگی میپذیرد و او را جوری تربیت میکند که انتقام سرخوردگی دوران جوانیاش را از مردان بگیرد. پیپ در آن خانه به استلا دل میبندد، اما بعد از رو به رو شدن با رفتار تحقیرآمیز استلا تصمیم میگیرد که در راستای «آقا» شدن حرکت کند.
در سیر این رمان کلاسیک پیپ با شخصیتهای مختلفی مواجه میشود که بر زندگیاش اثرگذار هستند.
قسمت اول آرزوهای پیپ جایی به پایان میرسد که از روستا به شهر میرود و فردی ناشناس همهی هزینههای زندگی و تحصیل پیپ را میپردازد و پیپ به سمت رویای آقا شدن حرکت میکند.
اما قسمت دوم آرزوهای بزرگ پیپ درست در جایی به پایان میرسد که بعد از سالها در اوج جوانی متوجه میشود که آن فرد چه کسی بوده و با خودش این آرزو را میکند که کاش هیچوقت به شهر نیامده بود.
این کتاب پر از توصیفات دقیق و لحظهای و فضاسازی عالی است که شما را در داستان غرق میکند:
«خواهرم روش خاصی در بریدن نان و کره برای من و جو داشت و همیشه همین روش را به کار میبرد. در ابتدا نان را با دست چپ به سینهاش میفشرد که بعضی وقتها سنجاقسینه یا سوزنی در آن فرو میرفت و بعدا همراه گاز زدن نان، وارد دهانمان میشد؛ سپس مقداری کره را، آن هم نه خیلی زیاد، با چاقو برمیداشت و مانند طبیبی که روی زخم مرهم میگذارد، آن را روی نان میمالید؛ و بعد با چاقو، کره را روی نان صاف میکرد و شکل میداد؛ بعد با مهارت خاصی لبه چاقو را چندین بار روی نان میکشید تا کرهای روی آن باقی نماند و دست آخر تکه بزرگ گِردی از نان را میبرید و آن را به دو بخش تقسیم میکرد: یک قسمت برای من و یکی هم برای جو.»
این رمان توسط مترجمان و ناشران متعدد به فارسی برگردانده شده است.
اگر به دنبال خواندن رمانی هستید که همراه با شخصیتهای داستان زندگی کنید و عشق و تنفر را حس کنید خواندن کتاب آرزوهای بزرگ را از دست ندهید.