کتاب سنگفرش هر خیابان از طلاست اثر کیم وو چونگ، مدیر و موسس کمپانی دوو است. این کتاب مجموعهای از یادداشتهای کیم وو چونگ خطاب به کشورش است که بعد از گردآوری به شکل یک کتاب درآمده است. او پس از جنگ تحمیلی کره، از هیچ شروع کرد و با تلاش و پشتکار بسیارش بنیانگذار و رئیس دوو، یکی از بزرگترین شرکتهای جهان شد و با این کار عظیمش، غرب آسیا را به مرکز پویایی رشد اقتصادی تبدیل کرد.
کیم وو چونگ در سال ۱۹۳۶ در کره به دنیا آمد و به خاطر فقر خانواده ناچار به روزنامهفروشی شد. کیم در کتابش ادعا دارد که علی رغم فقر اقتصادی احساس میکرده که دنیا در دستان اوست:
«ما فقیر بودیم اما احساسم من را به حرکت وا میداشت. نیروی جوانی آنقدر مرا مالامال آرزو کرده بود که هیچ چیز سد راهم نبود.»
او همزمان به تحصیل هم میپرداخت و پس از پایان دوران دبیرستان برای تحصیل در رشته اقتصاد وارد دانشگاه سئول شد. او در این دوران حتی پول لازم برای پرداخت کرایه تاکسی یا اتوبوس را نداشت و مجبور بود فاصله ۶ مایلی را با ۲ ساعت پیاده روی طی کند.
سرانجام کیم وو چونگ در سال ۱۹۶۷ شرکت دوو را تاسیس کرد. این شرکت در ابتدا به تولید لباس و منسوجات مشغول بود، اما با افزایش دستمزدها تغییر مسیر داده و به صنعت کشتیسازی رو آورد. دوو رفته رفته به فعالیتهای خود تنوع بخشیده و به حوزههای دیگری چون لوازم الکترونیکی مصرفی، هوانوردی، تسلیحات، ماشینآلات سنگین، ساخت و ساز، خدمات مالی و ارتباطات وارد شد.
یکی از مهمترین عوامل موفقیت این کتاب، نوشتن وقایع زندگی شخصی خود اوست. او این کتاب را در بهار ۱۹۸۹، هنگامی که برای فرونشاندن اعتصاب کارمندان کارخانه کشتیسازی دوو، به جزیره جنوبی کوجی رفته بود، نوشت.
درباره کتاب
مطالب این کتاب دارای دستهبندی مناسبی است و در چهار گام بیان شده است:
گام اول: رویاپردازی
گام دوم: مدیریت
گام سوم: پیشرفت
گام چهارم: رهبری
کیم وو چونگ در بخش اول این مطلب را عنوان میکند که تاریخ از آن کسانی است که رویاهای بزرگی در سر میپرورانند. او میگوید زندگی، تقدیر، شخصیت و کار انسان به دست رویاهایش رقم میخورند. به یقین خالقان امروز تاریخ، رویاهای عظیمی در دوران جوانی شان داشتهاند. او آخرین رویای خود را کمک به ساخت جامعهای میداند که کارآفرینان را محترم شمارد.
کیم معتقد است که سرگرمی عملی است که کسی تو را مجبور به انجام آن نکند، بنابراین سرگرمی خود را کار خود میداند؛ چرا که از آن لذت میبرد.
او میگوید گرچه هنگام شروع بعضی از پروژهها، احساس تشویش و نگرانی میکند اما زمانی که مذاکرات را به نفع خود به پایان میرساند و قرارداد را با رضایت طرفین امضا میکند، نیرو و نشاطی وصفناپذیر میگیرد. هرچه پروژه مهمتر و بزرگتر باشد تمرکز و علاقه او نیز بیشتر میشود.
در بخش دوم این کتاب کیم وو چونگ ضمن بیان مصداقهای عینی و مثالهای تجربه شدهی زندگی خود و در قالب داستانهای کوتاه، مفاهیم مهم مدیریت را توضیح میدهد. او میگوید که طبق تجربههایی که کسب کرده است، میداند با مشاهده مستقیم و مداوم بازارها و تغییرات آنها، میتوان میزان ریسک را به حداقل و بازدهی را به حداکثر رساند و با مدیریتی هدفمند میتوان ریسکها را به موقعیتهای پایدار و و سودآور تبدیل کرد.
در گام سوم، چونگ توصیههایی به جوانان میکند و از آنان میخواهد که اسیر زرق و برق دنیا نشوند. مهمترین توصیهی او این است که جوانان اگر میخواهند که مورد قبول دیگران باشند، حرف را در کنار عمل قرار دهند؛ چون برخلاف حرف، عمل ماندنی است. به عبارت بهتر، تنها به حفظ ظاهر بسنده نکنند بلکه با زیبا ساختن باطن توجه دیگران را به سمت خود جلب نمایند.
در نهایت در گام چهارم به عناوینی چون «نتیجهی پاداش» و «ثروتمندان، عامل مشکلات موجود در جامعه مصرفی» میرسیم و در بخش انتهایی کتاب به صورت کوتاه و مختصر اصول هشتگانه موفقیت از نظر کیم وو چونگ را میخوانیم.
مخاطب این کتاب جوانان و کسانی هستند که به دنبال ایجاد کسب و کاری نو هستند و به آنها در تصمیمگیریهای بزرگ کمک میکند. در حقیقت این کتاب پیامی جهانی و راهی به سوی موفقیت واقعی است و راهکارهایی شگفتانگیز برای ایجاد انگیزه به مردم میآموزد.
این کتاب توسط نشر ملینا و با ترجمه خوب سید مهدی شجاعیان منتشر شده است.