چارلی چاپلین میگوید: «شما تنها زمانی به قدرت نیاز دارید که قصد انجام کار مضری را داشته باشید، در غیر این صورت عشق برای انجام هر کاری کافیست».
چیزی که به اشتباه در میان مردم رواج دارد این است که “عشق” را یک وابستگی شدید میدانند و رها بودن را عدم وابستگی به عشق… اما “از دولت عشق” شما را با معنای عمیق عشق آشنا میکند و آن را راهی برای ایجاد امید میداند.
نویسندهی این کتاب، کاترین پاندر یک کشیش امریکایی تبار است که چندین کتاب معنوی با مضمون سعادت، حقیقت و حکمت را به رشته تحریر در آورده است. او در این اثر سعی دارد به مخاطب یادآور شود که عشق الهی در باطن ماست و بذر وجود ما آغشته به این فضیلت رشد میکند. معنای عمیق عشق از درون میآید و مانند نیروی الکتریسیته، همین که روشن شود همه جارا نورانی میکند.
کتاب با تلفیقی از علم پزشکی، فلسفه و معنویات و در هفت فصل ما را به سفری پر رمزوراز به درون ضمیرناخودآگاه انسان میبرد.
فصل اول معجزهی عشق نام دارد. در این فصل نویسنده محبت را به دو بخش شخصی و غیر شخصی تقسیم کرده و آنها را تعریف میکند.
پاندر میگوید عشق و محبت شخصی را میتوان در درجهی اول نسبت به خود و سپس به افراد خانواده و خویشاوندان نسبت داد. اما عشق غیر شخصی یعنی توانایی کنار آمدن با مردم، بدون دلبستگی و وابستگی عاطفی؛ شیوهای که در طول زندگیمان برای آموختن و استفاده از آن کمتر تلاش کردهایم و همین باعث مسدود شدن خیلی از راهها در زندگی شده است.
در پایان این بخش نویسنده به شرح بیماریهایی میپردازد که هر کدام نشان از کمبود یک “نیاز عاطفی” است و درمان آنها در نهایت «محبت» است.
فصل دوم، راه کامیابی خود را دوست بدارید.
اینجا صحبت از مهر الهی است که چون مغناطیسی نیرومند در هستهی وجود آدمی نهفته است و نویسنده میکوشد مخاطب را با این هدیهی الهی هر چه بیشتر آشنا کند.
در فصل سوم که قدرت شفا بخش عشق نام دارد بانو کاترین مخاطبان را به روزه گرفتن دعوت میکند. روزهای با پرهیز از خاطرات گذشته، کینهها، نفرت، انتقاد بیپایه و بیعدالتی.
فصل چهارم از بار دیگر زنده شدن صحبت میکند. نام فصل قدرت رستاخیز عشق است.
عشق الهی که در جان ما جریان دارد، در واقع چیزی فراتر از یک وابستگی زمینی است. فرآیند مرگ/ تحول/ تولد در زندگی هر چهقدر هم نمادین اما با عنصر عشق و پذیرش میسر میشود. زیرا قدرت شفادهندهی عشق بر ذهن، باور و نگرشهای ما تاثیر میگذارد و حق تعالی سرچشمهی این عشق است.
در فصل پنج و شش، کاترین پاندر ما را با شیوهی دعای عارفانه که بسیار هم عملی است آشنا میکند. او میگوید خودش از طریق نوشتههای اماکورتیس هاپکینز که مشهور به آموزگار آموزگاران است وارد این دنیا شده و معجزات زیبایی دیده است .
در اینجا ما با تجربیات انسانهای گوناگون در باب نوشتن نامه به فرشتهی مخصوص آن موقعیت متوجه میشویم که وقتی در دنیای ماده کاری از دستمان برنمیآید، بهتر است از انرژی و بعد فراتر از ماده استفاده کنیم.
فصل هفتم «از دولت عشق» نام دارد و نام کتاب از این فصل گرفته شده است. در این فصل نویسنده، تجربیات افراد مختلفی را در مواجهه با موضوعات کتابش با مخاطب به اشتراک میگذارد و از تاثیر آموزههایش بر زندگی مخاطبان مثال میزند. مخاطبانی که همگی توانستهاند به سمت خوشبختی قدم بردارند و طعم کامیابی را بچشند.
کلام آخر: عشق از آن رو در دل شما به ودیعه گذاشته نشده تا همانجا بماند. مادامی که عشق را به دیگران نبخشایید، چیزی که در دل دارید، عشق نیست…
این اثر به قلم بانو گیتی خوشدل ترجمه و توسط انتشارات روشنگران و مطالعات زنان به چاپ رسیده است .