«سخت است نزدیکم باشی و نبینمت! تو فرشتهی الهام منی. تنها سرمایهی این شاعر آوارهای که به تنهایی از تمام ثروت جهان، والاتری! با تو بر هر فرمانروا و پادشاهی فخر میفروشم! تو خورشید زندگی منی! غذایم گرمای تو و آبم نور تو است! حاصل این عشق، اشعار جاودانهای است که خلق میشود. سرودههایم فرزندان من و تو هستند و صاحب ذوقی به این که میزبانشان باشد افتخار میکند.»
دعبل و زلفا رمان عاشقانه و تاریخی درباره شاعر مشهور اهل بیت (ع)، دعبل خزاعی است که در بازه تاریخی حیات امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) میزیسته است. دعبل زبان بیپروایی در دفاع از اهل بیت (ع) داشت. او از شجاعترین شاعران شیعه و تنها شاعری است که امام رضا (ع) دو بیت به قصیدهاش افزوده است.
دعبل در راه رفتن به بغداد به دختر اسیری به نام زلفا دل میبندد و از آنجا داستان عاشقانه دعبل و زلفا آغاز میشود. عشق میان او و زلفا از ماجراهای جذاب قصه است و این رمان براساس دادههای تاریخی به بازسازی و بازآفرینی وقایع و حوادث زندگی دعبل میپردازد.
این داستان علاوه بر اینکه یک قصه عاشقانه را روایت میکند، ظلم و ستم، بیرحمی، تجملات و قدرتطلبی حاکمان بنیامیه و بنیعباس را نیز به تصویر میکشاند.
توصیف خوش آب و رنگ نویسنده در بیان احساسات، عمارات و مناظر قصه و استفاده از اشعار موزون و خیالانگیز، باعث دلپذیرتر و جذابتر شدن قصه شده است.
این رمان مانند قلب تپنده ای است که مدام با اتفاقی تازه، خون را در رگهای داستان پمپاژ میکند و لحن کاملا صمیمی و روان آن، خواننده را تا پایان قصه با خود همراه میسازد.
پیشنهاد میکنم خواندن این رمان شورانگیز، جذاب و عاشقانه را از دست ندهید.