زندگی با یک ذهن کامل نو

دنیل پینک در کتاب “ذهن کامل نو” ، تفکر جدیدی را معرفی می‌کند. او بیان می‌کند که انسان از عصری موسوم به عصر اطلاعات گذر کرده و به عصر مفهوم وارد شده است.

مهم‌ترین توانمندی انسان در عصر اطلاعات، تجزیه مسائل به اجزای آن و تحلیل خطی وقایع بود؛ به این معنی که برای هر اتفاق و رویداد، علت و معلولی مشخص در نظر گرفته می‌شد که اتفاقات را به صورت تک بعدی و فارغ از هرگونه خلاقیت تفسیر می‌کرد. به عقیده دنیل پینک عمر این نوع نگرش به پایان رسیده و ما در عصری قرار داریم که تمامی رویدادها را با نگاهی چند بعدی و کاملا خلاقانه بازنگری می‌کند.

دنیل پینک در کتاب ذهن کامل نو به بررسی نحوه کارکرد نیم‌کره‌های چپ و راست مغز پرداخته و ویژگی‌های هر نیم‌کره را به توانایی‌هایی مرتبط با عصر مفهوم و عصر اطلاعات مرتبط کرده است.

او معتقد است که انسان‌ها برای موفق بودن در عصر اطلاعات، نیاز به تلنبار کردن حجم زیادی از داده‌ها و اطلاعات داشتند؛ توانایی‌هایی که به نیم‌کره چپ مغز مربوط است.

اما نیمکره راست مغز تصویر و درک جامعی از یک رویداد را در اختیارمان می‌گذارد. نوع تفکری که به عقیده دنیل پینک در عصر مفهوم بسیار کاربردی و اثربخش است.

او در کتاب ذهن کامل نو با مثال‌های بسیار کاربردی و با استفاده از نتایج تحقیقات علمی این موضوع را اثبات کرده و راهنمایی کاربردی در اختیار ما می‌گذارد تا توانایی‌های نیم‌کره‌های مغز خود را تقویت کنیم و تبدیل به یک مهره کلیدی در عصر مفهوم شویم.