
چاقوی شکاری اثری است از هاروکی موراکامی. نویسندهی ژاپنی تباری که با اثر” جنگل نروژی” به شهرت جهانی دست یافت و در ایران نیز به محبوبیت ویژهای رسیده است. نویسندهای که با سبک خاص نگارشش، فکر خواننده را به چالش میکشد.
چاقوی شکاری شامل هفت داستان است:
تهوع، فرهنگ عامهای برای نسل من، چاقوی شکاری، آینه، عمهی فقیر، خور هنلی و روز تولد.
با داستانهای موراکامی چند روزی به سیر و سیاحت در اعماق وجودم پرداختم وافکارم را از نو بازنگری کردم.
” تهوع”، گویای این واقعیت است که چطور احساس گناه در ضمیر ناخودآگاه، شکل تهوع را به خودش گرفته و کاراکتر داستان چیزهایی را میشنود که نمی داند واقعیت است یا وهم و خیال؟
با ” آینه” بار دیگر با این حقیقت تلخ روبهرو شدم که آیا چیزی ترسناکتر از خودمان در این جهان وجود دارد؟
“عمهی فقیر” دقیقا مرا به یاد دوالپا در داستان سند باد بحری میاندازد که بر گردهی عابران مینشیند و پاهای تسمه مانندش را دور بدنشان میپیچد که تا آخر عمر خلاصی از او نباشد و انسان را بردهی خواستههای خود میسازد. عمهی فقیر و دوالپا، نماد احساسات و ذهنیتهای بدی هستند که با ما همراه میشوند و به راحتی رهایی از آنها امکانپذیر نیست.
گاه از آرزوهای یک دختر جوان می گوید، گاه از مادری غمدیده که فرزندش در دریا به کام مرگ رفته است.
موراکامی بسیار ساده و روان مینویسد ولی درک نوشتههایش خیلی آسان نیست. کتابهایش باعث میشود تا خوانندگان، آن چه را میخوانند تحلیل کنند و پیام گمشدهی خود را از خلال داستانها بیابند. این پیام میتواند یک دلیل، یک هدف ،یک ایده و یا یک تلنگر باشد.
موراکامی علاقهای به سنتها ندارد و به راحتی آنها را نقد میکند، “فرهنگ عامهای برای نسل من” شاهد خوبی برای این ادعاست.
راوی این اثر، خود نویسندهای است که از شیوهی خاطره نویسی استفاده کرده و کتابهایش را به زبان مادریاش مینویسد.
او همیشه میگوید در نظر داشته، ادبیات ژاپن را از درون تغییر دهد نه از بیرون.
چاقوی شکاری شما را وادار میکند نگاهی به درون خود بیندازید و با خودتان رو راست باشید.
این کتاب برای کسانی که علاقه به متون سرگرم کننده دارند، جذاب نیست.
چاقوی شکاری با ترجمهی مهدی غبرایی و توسط انتشارات “نیکو نشر ” در ۱۵۰ صفحه به چاپ رسیده است.