داستان خارجی

مرور کتاب ساقه‌ی بامبو نوشته سعود السنعوسی

سفری در پی هویت

ساقه‌ی بامبو اثری از سعود السنعوسی داستان نویس و روزنامه‌نگار کویتی است. که در سال ۱۹۸۱ در کویت به دنیا امد.

در حال خواندن این رمان زیبا بودم که جمله‌ای از آنتونی رابینز در خاطرم نقش بست که می‌گوید: آنچه شادمانی و خوشبختی شما را رقم می‌زند، کامیابی و پیروزیهایتان نیست؛ بلکه هویت و ماهیت بنیادی شماست.

داستان از آنجایی آغاز می‌شود که؛ ژوزفین دختر جوان فیلیپینی، به خاطر شرایط نامساعد اقتصادی راهی کویت می‌شود تا به عنوان خدمتکار در یک خانواده‌ی ثروتمند کار کند.

ژوزفین به مرور به پسر خانواده، “راشد” علاقه‌مند می شود و راشد نیز که به تازگی در عشق شکست خورده بود؛ به نوعی به این دختر علاقه مند می‌گردد و چون ژورفین به هیچ طریقی حاضر به رابطه‌ی غیر مشروع با او نمی شود، به ناچار و پنهان از خانواده؛ بطور رسمی با او ازدواج می کند.
و حاصل این ازدواج، فرزندی به نام عیسی‌ست که بعدها در سرزمین مادری، هوزیه نام می‌گیرد.

ژوزفین بعد از تولد فرزندش، بنا به دلایلی مجبور می‌شود به وطنش بر‌گردد، البته با این امید که روزی راشد، فرزندش را به نزد خود فراخوانَد.

ساقه‌ی بامبو با تمام رمانهایی که تا به حال خوانده‌ام، متفاوت بود. دریچه‌ی تازه‌ای را به روی چشمانم گشود و مرا با خیلی از مسائل و مشکلات کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس آشنا کرد و برای اولین بار، درک کردم فرزندان دو تابیعتی با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم می‌کنند.

در این کتاب؛ غربت، بی‌هویتی، نژادپرستی و درجه بندیهای طبقاتی و حضور ادیان مختلف موج می‌زند.

منظور از غربت فقط بیگانگی در یک کشور دیگر نیست، بلکه غربت با وجودِ خود نیز هست.

هوزیه؛ سرگردان، وحشتزده و بسیار تنهاست.
او مانند بسیاری از دیگر فرزندان فیلیپینی، به دنبال سرزمینی برای زیستن، هویتی محرز، مکانی برای عبادت و خدایی برای پرستش می‌گردد.

نمی داند مسیحی است یا مسلمان ؟
باید مانند مسیحیان لباس بپوشد و عبادت کند یا مانند مسلمانان؟
متعلق به فیلیپین است یا به کویت ؟

این کتاب از ادیان مختلف با ذهنی باز و بدون هیچ تعصبی سخن می‌گوید؛ و ما را به انسان‌دوستی، عشق و مهرورزی دعوت می‌کند.

نام این کتاب برگرفته از شخصیت هوزیه است؛ نماد انسانی با هویت مبهم.
بامبو گیاهی است که ساقه‌ی بریده‌شده‌ی ان می‌تواند در هر محیطی ریشه بدواند ولی هوزیه در قسمتی از کتاب می‌گوید من سخت در اشتباه بودم که فکر می کردم ساقه‌ی بامبو در هر جایی که باشد ریشه می‌کند.

ساقه‌ی بامبو، روایت شخصیت اصلی داستان از زندگی خویش است.

این رمان فوق العاده، برنده‌ی جایزه‌ی بوکر عربی ۲۰۱۳ می باشد؛ خواندن آن را به بزرگسالان با هر دین و عقیده‌ای پیشنهاد می‌دهم و هم‌چنین به کسانی که به خواندن ادبیات عرب علاقه‌مند هستند.

این کتاب در ۴۳۸ صفحه توسط انتشارات نیلوفر با ترجمه‌ی مریم اکبری و عظیم طهماسبی به فارسی برگردانده شده است.

 

maryam-nikoomanesh

می‌خوانم، می‌نویسم و آموخته‌‌هایم را به اشتراک می‌گذارم به امید این که، سهمی هر چند کوچک، در بهتر شدن جهان اطرافم داشته باشم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا