مرور کتاب رهیده

رهیده، چهارمین جلد مجموعه کآشوب است. هجده روایت از روضه‌هایی که زندگی می‌کنیم. روایت دست‌های لرزان عاشقانی که اعتراف می‌کنند در همه‌ی زندگی تلاش کرده‌اند با ماه محرم ارتباط بگیرند ولی هنوز در سفرند. کسی چه می‌داند ابن‌ روایت‌ها پیش حضرتش پذیرفته‌ترند یا روضه‌خوانی‌های سوزناک آتشین میان هیئت‌ها.

خواندن روایت‌ها سخت میچسبد. چرا که واقعی‌‌، دلی، بی‌پرده و بی‌ریا هستند. نقطه مشترک همه‌شان با یکدیگر و با مخاطب، لحظه‌ی تجربه‌ای است که عمیق‌ترین پیوندشان با یک غم هزار و چند صد ساله را ثبت کرده؛ و این، مهمترین ویژگی «رهیده» و سه جلد قبلی؛ رستخیز، کآشوب و زآن تشنگان است.

“وقت خون در مسجد ملک” یکی از آن روایـت‌هاست. ماجرای پسری که خاطراتش از ماه محرم، برمیگردد به صبح‌های زود روز عاشورا در مسجد ملک بازار تهران. پسری که هر سال صبح زود با پدر راهی مسجد می‌شود و پای صحبت‌های تکراری و هرساله سخنران می‌نشیند. روایت یک انسان و تردید و سوال‌هایش. سوالی که در ۸ سالگی در مسجد ملک در بازار تهران در ذهنش شکل می‌گیرد و در ۲۱ سالگی در مسجدی در آمل به جوابش می‌رسد. چندین سال جستجو برای رسیدن به لحظه‌ی معرفت. یک جستجوی ۱۳ ساله.

روایت‌ها از یک مکانی، سخنی یا سوالی که در ظاهر ممکن است ربطی هم به محرم نداشته باشند -یا داشته باشند- شروع می‌شوند و قدم به قدم خواننده را جلو می‌برنند و می‌اندازند در دل ماجرا. بعضی جاها می‌شود که با روایتگر حس همزادپنداری میکنی و از نوع نگاه و نوع پرداختن وی به اتفاقی که شاید مشابهش برای تو هم اتفاق افتاده باشد اما ساده از کنارش گذشته باشی، به وجد می‌آیی و تبارک‌اللهی می‌گویی. یک جاهایی دلت هوری میریزد پائین. اشک چشمانت را پر می‌کند و همزمان لبخندی بر صورتت می‌نشنید. یک غم شیرین. روایت‌ها تجربه‌ی بکر همزمانی چند حس را برایت ممکن می‌سازند.

رهیده روایت سرگردانان جستجوگر است. دورترهایی که می‌خواهند جلو بیایند و دست‌شان برسد به یک مفهوم، و مضمونی را زیارت کنند از دل تلاطم‌ها به آرامش برسند. روایتگرانی که دوباره بچه می‌شوند و در تک تک روزها و ماه‌ها و سال‌های زندگی‌شان به دنبال آن لحظه‌ی ناب  پیوندشان با اباعبدالله می‌گردند. لحظاتی که پیش از این فقط در ناخودآگاه‌شان وجود داشته اما به یکباره زنده می‌شود. روایت‌های کآشوب حاصل زندگیست، حاصل نوع نگاه متفاوت آدم‌ها و حاصل تردیدهای تبدیل شده به یقین.

 نشر اطراف هرساله در نزدیکی ماه محرم کتابی از مجموعه کآشوب را رونمایی می‌کند و اکنون رهیده چهارمین کتاب این مجموعه است که در  ۲۲۴صفحه به چاپ رسیده است . ۱۸ روایت از عمق ۱۸ زندگی زیسته. مجموعه‌ای که به زعم من می‌تواند تا ابد ادامه دار باشد .کشف هرباره روایت‌های ساده شخصی از ارادت به حسین (ع) و تبدیل کردنشان به یک تجربه جمعی ماندگار، به میانجی ادبیات. چرا که مواجهه و درک انسان‌ها از حقیقت به تعداد آدم‌های زنده و مرده در دنیا، متکثر و متفاوت است

در این دنیای پر شده از همه چیز، خلوتی دنج برای خواندن تجربه‌ی آدم‌های از جنس خودمان التیامی است بر درد دوری و فراق از حسین (ع) و کربلای حسین (ع).

کآشوب یک شروع است

یک آغاز ماندگار

که پایانی ندارد ….