پسر بچه، موش کور، روباه و اسب
نویسنده: چارلی مکیسی
مترجم: احسان کرمویسی
ناشر: پرتقال
موش کور پرسید:«وقتی بزرگ شدی میخواهی چطور باشی؟» پسر بچه گفت:«مهربون».
کتاب داستانی است دربارهی دوستی ۴ نفر. پسر بچه ای که به نوبت با سه حیوان مختلف روبهرو میشود و سوالات مهمی را از آنها می پرسد. هر کدام از آنها با توجه به شرایط خودشان جواب های حکیمانه و در عین حال سادهای به پسرک میدهند.
در واقع داستان یک داستان تفکر برانگیز است. چارلی مکیسی در کتابش سعی میکند از دوستی، مهربانی، سادگی و شجاعت، پذیرفتن عیب و نقص ها و کنار آمدن با مشکلات ̶̶ که به خوبی از زبان چهار نفرشان بازگو میشود̶ سخن بگوید. چارلی میگوید این کتاب برای همهی آدمهاست، چه هشت ساله باشی و چه هشتاد ساله و قرار است کمک کند تا رویاهایمان را دنبال کنیم.
پسرک و سوالاتش هستهی اصلی داستان کتاب است. سوالاتی از خانه، طبیعت و آدمها. هر صفحه از کتاب شامل یک دیالوگ و یک تصویر است. در واقع متن کتاب به کمک تصاویر جذابی از هر چهار نفر تکمیل میشود و متن و تصویر هر دو به یک اندازه در انتقال مفهوم و منظور نویسنده نقش دارند. تصاویری سیاه و سفید، با فصول مختلف. انگار در لحظه از تابستان به زمستان وارد شوی. چارلی میگوید این دقیقاً همان زندگی واقعی است. لحظهای شادی و لحظهای غم. متن کتاب کوتاه و ساده اما پر از معنی و مفهوم است. داستانی پر احساس و تأمل برانگیز از دوستی که به کمک الهام و امید درسهای مهمی به ما میدهد. درسهایی که در مشکلات زندگی از یاد بردهایم.