مرور کتاب پرنده به پرنده نوشته آن لاموت
کتابی برای زیستن و نوشتن!

پرنده به پرنده، عنوانی جذاب برای کتابی جذاب.
وقتی برای اولین بار شروع به نوشتن کردم شاید ۱۳ یا ۱۴ ساله بودم. آن روزها خواهر بزرگترم آخر شبها برایمان موسیقی میگذاشت و نوشتههای فوقالعادهاش را میخواند. ما غرق در نتهای شناور در هوا کلمات را با تمام وجود میبلعیدیم. آن شبها دری به روی نوشتنم باز کرد. از صبح که چشمانم را به دنیا باز میکردم نوشتن آغاز میشد، گاهی تا چهار ساعت متوالی.
از موضوعات دلخواهم، از خاطرات مدرسه، از اسباب بازیهایم داستان میساختم. بعد مینشستم به پاکنویس کردنشان روی برگههای a4. با وسواس، مرتب، تمیز و میفرستادم برای مجلههای کودک و نوجوان. یادم هست وقتی یکیشان چاپ شد چطور مجلهی توی دستم را نگاه میکردم. آن حس خنکِ شیرین دلچسب.
دراز کشیده بودم وسط اتاق. مجله را چسبانده به صورتم میخواندم. در محاصره اعضای خانواده، حامیانم. داستانی را خواندم و دیدم آشناست. اسمم را پایین یکی از صفحات زوج دیدم. داستانی کوتاه و نه چندان قوی. حتی برایش تصویری کشیده بودند. تا از جا پریدنم و بلند خبر را دادن شاید چند ثانیه طول کشید اما همان چند ثانیه دنیایم را عوض کرد. بعد از آن نوشتن برایم عادت شد. با خواهرم ساعتها مینوشتیم. توی سررسیدهای تاریخ گذشته پدر. شخصیت میساختیم، خانه، شغل، دوست و آشنا. کم کم سررسیدها بهم متصل شد. آدمهای من میرفتند خانهی آدمهای خواهرم مهمانی. هر کدام توی سر رسید خودشان، میگفتند میخندیدند. دیگر نمیشد سررسیدها را جدا از هم خواند.
بعد راه پیدا کردند به بازیهایمان. مینوشتیم و اجرا میکردیم. بیآنکه چیزی از اساس نوشتن بدانیم. دبیرستان نوشتن را از سرمان انداخت تا ده سال بعد به یاد اولین نوشتهی چاپیام باز پیاش را بگیرم.
در کتاب پرنده به پرنده، آن لاموت آموزگاریست شبیه به خانم فریزر در سفرهای علمی که به ما درس نوشتن میدهد. دستمان را میگیرد و آرام آرام وارد دنیای خودش، زندگیاش میکند. از غمها میگوید و از شادیها، از شکستها و رنجها. از تمام اتفاقات کوچک و بزرگی که بر نوشتناش تأثیر میگذارد. از زندگی و مرگ حتی. “آن” واقعیت نوشتن را نشانمان میدهد. او از ظاهر زیبای گول زنندهی نوشتن پرده بر میدارد تا باطن سخت، نا امیدکننده و ترسناکش را ببینیم. میخواهد بدانیم نشستن پشت میز و ساعتها نوشتن، خلق کردن و ساختن بیش از آنکه جذاب باشد، دشوار است. حتی زمانی که کتابت را توی دستت میگیری میدانی باید منتظر هجوم نقدها و خبرها و بالا و پائین شدنها باشی. آن جا تازه اول مسیر دشوار نویسندگی است.
میگوید همانقدر که از دست گرفتن قلم خوشحال میشوی باید بترسی و محتاط باشی چون به محض آنکه قلمت روی کاغذ بنشیند مسئولیت بزرگی چنگالش را روی شانههایت میفشارد. در قبال خودت، نوشتهات و مخاطبانت.
آن لاموت در کتاباش تنها نوشتن درس نمیدهد. “پرنده به پرنده” درس زندگی است. ممکن است حس کنی “آنِ” مهربانِ چند دقیقه پیش، حالا دارد اصول زندگیات به عنوان یک نویسنده را زیر سوال میبرد. میگوید دنیای نوشتن دنیای مدام در مرکز توجه بودن، امضا دادن و رفتن به مهمانی کتابها نیست. آنجا، دنیای ساده و دشوار واقعی این است: ناشری که مهلتی برای نوشتن دوباره نمیدهد، نقدهای منفی خانه خراب کن، کودک بیمار توی رختخواب، ظرفهای نشسته، خستگی زیاد، تنهایی. دنیای نوشتن دنیای صبر است و انزوا. مثل سرگیجهی بعد از مستی، اما اگر پذیرفتی که صبور باشی و پذیرا، درهای موفقیت یکی کی برایت باز میشود.
پرنده به پرنده درس نوشتههائی است از نوشتن و زیستن در ۵ بخش مختلف. آن لاموت گاهی با خاطره، گاهی با زندگینامه نویسی یا گاه رمان درسهایش را یاد میدهد. نثر مترجم قوی، محکم و روان است. کتابی که برای هر نویسندهی تازه کاری چون یک راهنمای عملی میتواند مفید باشد. کتابی که از ورای آن بتوانیم خودمان را، یک نویسنده را، کشف کنیم.
“پرنده به پرنده” این است: نصیحتهای گرم و سخاوتمندانهای از نوشتن و مصائب آن، برای آنکه شاید همین حالا شروع به نوشتن کنیم.
عنوان کتاب بر میگردد به خاطرهای از کلاس طراحی برادر “آن”. جایی که یاد میگیرد هر پرنده را یکی یکی طراحی کند و یاد بگیرد. تصویر کتاب، نقش پرندهایست خوش نقش و نگار که با تصویری بزرگنمایی شده از پرهایش کامل میشود. شبیه به تصوری از نوشتن و ریزچالههای آن.
نوشتن جایی است درون تو که میتوانی واقعیتاش را در فنجانی چای بنوشی و لذت ببری حتی اگر تلخترین چای جهانت باشد.
مترجم: مهدی نصرالله زاده
ناشر: بیدگل