
مترسک و خدمتکارش
نویسنده : فیلیپ پولمن
مترجم : فرزاد فربد
تعداد صفحه : ۲۲۴
به گمان من تمام آدمها ایمانی درونی دارند. چیزی که انگیزهی ادامه دادن و پیش رفتن را به آنها میدهد. چیزی که باعث میشود سختیها را تحمل کنند. ایمان درونی هر کس با دیگری متفاوت است. خاص و منحصر بفرد. گاهی آنقدر کوچک است که به راحتی دیده نمیشود و گاهی بزرگ تا حدی که وجودمان را لبریز کند. یک حس، یک ویژگی، حتی یک تکه کاغذ کوچک. همان چیزی که مترسک داستان ما داشت. جایی لابهلای کاههای دورنش. در یک مزرعهی روستایی مترسکی از صاعقه جان میگیرد و زنده میشود. مترسک که از مزرعهی صاحبش دور افتاده با پسربچه یتیم و باهوشی آشنا میشود و او را خدمتکار خودش میکند. هر چه باشد او مترسک یک مزرعهی بزرگ و اشرافی بوده است و حالا تصمیم دارد به جایی برگردد که از آن آمده. پس با خدمتکار وفادارش راهی سفری پرماجرا میشود.
«مترسک و خدمتکارش» داستان رشد و تلاش است. سفری که آدمهای قصه را به پختگی میرساند، آن هم با تجربههایی عجیب و اتفاقی. مترسکی سادهدل با تجربههایش میگوید نباید در برابر کار نادرست و اشتباه کوتاه آمد. حتی زمانی که چیزی یا کسی کنارمان نیست، باید امید داشت. امید به تغییری بزرگ. مترسک به ما میگوید هرگاه صداقت داشته باشیم طبیعت به کمک ما میآید. فیلیپ پولمن نویسندهای قوی است که در پس هر داستان سادهاش مفاهیم مهمی نفهته است. ویژگیهایی ارزشمند مثل شجاعت، تلاش، همکاری و همدلی. ویژگیهایی که درون هر کدام از ما لابه لای کاه های وجودمان پنهان شده است. همانها که نیروی درونی ماست و منتظر است تا خودش را به ما نشان دهد. مترسک و خدمتکارش ماجراجویی جذابی است با نثری قوی، ترجمهای روان و ساده با چاشنی طنز و خنده. مترسکی که حتی با دشمنانش هم مهربان است. و این مهربانی بندی است که روزی به نهال بندگی تبدیل خواهد شد؛ اگر بتوانیم تا پایان مسیر ایمان درونیمان را حفظ کنیم. تصویر روی جلد هم مترسک خودمان است. لرد مترسک بزرگ صاحب قانونی مزرعهی اسپرینگ ولی.