مرور کتاب فرار کن نوشتهی هارلن کوبن
برای برگرداندن او تا کجا پیش خواهی رفت؟!

سایمون بی حرکت روی نیمکت پارک نشسته بود و نواختن گیتار توسط دخترکی ژنده پوش و آشفته حال را تماشا میکرد.
آیا این دختر پیج است؟!
تنها در چند ثانیه آن درگیری وحشتناک رخ داد و گردشگران بلافاصله از آن حادثه غیرمنتظره فیلمبرداری کردند.
رمان جنایی_معمایی فرار کن از هارلون کوبن با ترجمه روان محدثه احمدی در لیست برترین و پرفروشترین کتاب های نیویورک تایمز در هفته اول انتشار بوده است.
سایمون و اینگرید زوج عاشق داستان، زندگی موفقی دارند و صاحب سه فرزند به نامهای پیج و سم و آنیا هستند. زندگی آنها سراسر خوشی است و فرزندانی خوب و آرام دارند، البته تا پیش از رفتن پیج به دانشگاه…
پیج دختر بزرگ خانواده گرین که تقریبا تمام داستان مربوط به اوست، وقتی به دانشکده میرود بسیار مصمم و با انگیزه است تا بتواند انتخاب رشتهی درستی داشته باشد.
ناگهان پیج از بقیه دوستانش کناره میگیرد و به دلایلی نامعلوم گوشهگیر میشود.
دوستانش نگران او هستند اما پس از گذشت مدتی با کمال تعجب متوجه میشوند پیج بسیار سرحال و سرخوش شده است، حتی بیشتر از قبل و تقریباً زندگی دانشجویی را به بیخیالی سپری میکند.
بله! او گرفتار مواد مخدر شده است و هر روز بیشتر غرق در منجلاب اعتیاد میشود و کم کم دانشگاه و خوابگاه را ترک میکند و از خانواده و دوستانش کناره میگیرد.
سایمون و اینگرید چندین بار تلاش کردند به پیج کمک کنند و او را به کمپ ترک اعتیاد ببرند اما هر بار به طریقی از آنجا میگریزد و درمانش ناتمام میماند.
و اما..
رابطهی او بافردی به نام آرون کوروال ذهن همه را درگیر کرده است، شخصی که نه از همکلاسیهای اوست و نه محل کارش نزدیک دانشگاه است و نه حتی اهل آن شهر است.
راستی چطور سر وکلهی آرون پیدا میشود؟؟!
پیج پس از مدتی مفقود میشود و این باعث میشود سایمان و انگرید به دنبال پیج بگردند.
اینگونه است که معماهای فراوانی برایشان طرح میشود و در این میان برای آنها ماجراهای عجیبی پیش میآید و سایمون مجبور میشود به تنهایی به ادامهی جستجو بپردازد.
فهمیدن هر حقیقت، گویی تکه ای از وجود او را در هم میشکند.
یعنی او در چه حالی بود وقتی این اتفاقات به وقوع پیوسته بود؟؟!
کجای راه را اشتباه رفته بود؟!
آیا در انجام وظایفش کوتاهی کرده بود؟
سایمون گیج و مستاصل شده بود. دیگر عقلش به جایی نمیرسید…
در میان این همه سرگردانی در رابطه با دخترش، ناگهان متوجه رازهایی در مورد گذشته اینگرید، همسر محبوبش شد که اورا منقلب کرد.
دیگر هیچ چیز را باور نداشت.
آیا اینگرید به او دروغ گفته بود؟
براستی چه چیزی را دربارهی گذشتهاش مخفی کرده بود؟
سایمون علیرغم اینکه نمیخواست باورش نسبت به اینگرید خدشهدار شود، اما باید به دنبال جوابی برای سوالهایش میگشت؛جوابی که کمی آرامش کند…
هارلن کوبن به شیوه هنرمندانه سه داستان را به موازات هم پیش میبرد.
این قصهها به ظاهر هیچ ارتباطی باهم ندارند، اما در انتها مانند قطعات پازل در کنار یکدیگر قرار میگیرند.
این در حالیست که رمان تا آخرین صفحات کشش خود را حفظ میکند.
داستان اول که درباره پیج است…
داستان دوم در رابطه با کارآگاهی خصوصی است که مسئول پرونده پسری است که ناپدید شده…
و داستان سوم مربوط به قاتلی زبردست و خونسرد است که با شراکت دختری بنام “دی دی”که پیرو فرقهای بنام حقیقت است و پیروانش عقاید عجیب و وحشتناکی دارند…
هارلن کوبن نویسنده رمانهای معمایی جنایی پرفروش «جنگل» و «یکبار فریب میدهی» نیز هست که توانسته نقدهای مثبت بسیاری را دریافت کند و مورد استقبال طرفداران ژانر جنایی قرار گیرد.
آثارش حدوداً به ۴۰ زبان دنیا ترجمه شده است.
این رمان توسط انتشارات آموت و حدودا در ۴۳۰ صفحه به چاپ رسیده است.
_آیا حاضری کسی را بکشی؟
جواب: نه.
_آیا برای نجات فرزندت حاضری کسی را بکشی؟
جواب: …