مرور کتاب سختی کارهای سخت
زندگی سخت است اما مدیر عاملی سخت تر است

از آنجایی که در رشته مهندسی صنایع تحصیل کردهام، در هشت سالی که به عنوان کارمند در شرکتهای مختلف کار کردم، سمتی داشتم که دست راست مدیرعامل بود یا به صورت مستقیم با او در ارتباط بود. خیلی از خطاها و اشتباهاتی را میدیدم که در کتابهای درسیام خلاف آن را خوانده بودم. فکر میکردم که چقدر شایستگی آن مدیران کم است. تا اینکه خودم مدیر شدم و کتاب سختی کارهای سخت را خواندم. آنجا بود که فهمیدم تنها کاری که برای اداره یک کسب و کار باید بیاموزیم، اداره کردن یک کسب و کار است. یعنی مدیریت این سه مهم و با همین اولویت:
- افراد
- محصولات
- سود
زندگی سخت است اما مدیرعاملی سختتر است. چون تصمیمات شما بر زندگی هزاران نفر دیگر تأثیر میگذارد. اما موفقیت هم بدون از دست دادن بعضی از داشتهها امکانپذیر نیست. بیشتر مدیرعاملها با مبارزهای سخت مواجهاند. چون نسبت به سرنوشت شرکتشان مسئولیتی منحصربهفرد دارند. آنها هر روز در معرض تصمیمگیری با سطح حساسیت مرگ و زندگی هستند.
یکی از مهمترین اصول مدیریت در شرایط بحران، خلاقیت است. نویسنده این کتاب اعتقاد دارد خلاقیت برای زمان آرامش و رشد شرکت نیست. بلکه برای شرایطِ تهدیدآور است.
مهمترین چیزی که در کتاب the hard thing about hard things میبینید و در کتابهای دیگر نخواهید دید، فرمول اخراج کارکنان کمبازده است. نه تنها کارمندان، بلکه اخراج مدیران. حتی اخراج صمیمیترین دوستتان از شرکت. چیزی که برای خیلی از مدیران سخت و نشدنی است. چون بار مالی و فرهنگی سنگینی برای شرکت دارد. اما به هر حال چاره چیست؟ ما موظفیم که شرکت را رشد دهیم. شاید شرکت، مانع رشد یک نفر شده باشد و در نتیجه آن یک نفر نیز مانع رشد شرکت باشد و اتفاقا او یکی از دوستان قدیمی ماست. راه حل تعامل با این افراد را در این کتاب میآموزید.
نویسنده، مدیران را به گروهِ تصمیمگیرندگان و اجراکنندگان تقسیم میکند.
دستهی اول مدیرانی هستند که بر روی یافتن مسیری که شرکت میخواهد طی کند تمرکز دارند و اصطلاحاً تصمیمگیرنده هستند، مانند بیل گیتس .
اجراکنندگان، مدیریت جزئیات برنامهها ، نظارت بر عملکرد و درگیری با تحقیق و برنامهریزی را بیشتر دوست دارند. آنها از تصمیمگیرهای بزرگ و تغییرات شدید لذت نمیبرند.
بیشک بهترین حالت برای یک مدیرعامل، داشتن روحیهای ترکیبی از هر دوی این ویژگیها است، ترکیبی از استراتژی و اجرا.
کتابهای بیشماری توسط مدیران و رهبران کسب و کار نوشته شده است. مشکل اصلی آنها این است که مسیر موفقیت را مستقیم و سرراست نشان میدهند. اما این کتاب واقعیت را هم در نظر میگیرد، شرایط مبهم و تنگناهای زیاد و تفاوتهای فرهنگی افراد را هم تعریف میکند و توصیفات فوقالعاده ای از شرایط روحی خودش در دوران بحران دارد.
راه اندازی یک کسب و کار، بسیار دشوار است و شما فشار شدیدی را حس خواهید کرد. شغلتان تمام زندگیتان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این کار یک مبارزه است. مبارزهای که همه تلاش شما برای یک پیروزی خوشایند خواهند بود.
بن هورووییتز، موسس یکی از مشهورترین شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در سیلیکون ولی به نام Andreessen Horowitz است که روی غولهای تکنولوژی از جمله Airbnb ، GitHub و Facebookسرمایهگذاری کرده است.
اگر خودتان یا اطرافیانتان کارآفرین یا سرمایهگذار هستید و یا مایلید به دنیای پر پیچ و خم مدیران و بنیانگذاران شرکتها قدم بگذارید، این کتاب بسیار الهام بخش و تأثیرگذار خواهد بود.