مرور کتاب “آتش بدون دود”
آتش بدون دود نمیشود، جوان بدون گناه

آتش بدون دود نمیشود، جوان بدون گناه
ضربالمثلی ترکمنی که در اولین صفحه کتاب به چشم میخورد و در گوشه و کنار داستان مصداق پیدا میکند.
آتش بدون دود کتابی است ۷ جلدی که در چاپ اینروزهای نشر روزبهان در قالب ۳ جلد و ۷ کتاب چاپ شده است.
فکر اصلی این داستان بلند سالها پیش، در گفتوگوی نادر با شخصی به نام دکتر خدر فروهر در ذهن نویسنده افتاد. دکتر فروهر هنگام تاس ریختن در بازی از اجدادش و شخصیتی نزدیک به گالان (شخصیت اصلی جلد اول) صحبت کرده بود. آن خاطره به دل نادر مینشیند و آتش بدون دود متولد میشود.
داستان از یک چادر در صحرایی خشک شروع میشود. همان اول قصه میافتی در فضایی که هیچ آشنایی با آن نداری اما به خوبی با توصیفات و تعریفهای نویسنده تجسم میکنی و بعد از چند صفحه خودت را وسط صحرا میبینی، مقابل یک ایل ترکمن که نمیدانی حق را به چه کس بدهی! و همراه با شخصیتها از عهد قاجار تا سالهای پایانی حکومت پهلوی را در فضایی حماسی، انقلابی، سیاسی، عاشقانه و عارفانه زندگی میکنی.
نوشتن آتش بدون دود ۳۰ سال از عمر نادرابراهیمی را به خود اختصاص داده است و جایزه “داستان نویس برگزیده بیست سال پس از انقلاب” را برای او به ارمغان آورده. دلیل شاهکار بودن داستان این است که نویسنده مدتی در ترکمن صحرا زندگی کرده و کاملا آن فضا و فرهنگ را لمس کرده است.
شما از جلد اول کتاب با شخصیتی به نام گالان اوجا از قبیله یموت همراه میشوید. گالان هم گاهی حق میگوید و هم به شدت خوی جنگجو دارد که البته در آن زمان خوی مبارزهطلبی میان ترکمن بسیار شریف است. گالان، عاشق سولماز دختر زیباروی قبیله گوکلان میشود. داستان با این جمله شروع میشود:”گوکلان به یموت دختر نمیدهد و از یموت دختر نمیآورد.” این جمله نشان میدهد که داستان آوردگاهی است بین شخصیتهای اصلی.
مسئلهی اصلیِ داستان آتش بدون دود، مبارزه است و عشق.
مبارزه علیه ظلم.
مبارزه علیه معمولی بودن.
مبارزه علیه رشد نکردن.
مبارزه علیه بی معنا زیستن و البته مبارزهای شریف برای دفاع از وطن.
نادر یک وطن دوست واقعی بود. جملهای معروف هم درباره وطن دارد و ابتدای کتاب یک عاشقانه آرام نوشته:” عشق به وطن ضرورت است.”
گفتم مسئله داستان عشق است، جنس این عشق به وطن، به خاک، به دیگری و البته عشق به ساختن و رشد دادن است.
عشقی که نسل به نسل در یک خانواده دست به دست شده است.
شخصیت سازیها بسیار قوی است. نسل گالان اوجا ادامه پیدا میکند و در هر کتاب یکی از این طایفه شخصیت اصلی است و خواننده به شدت با شخصیت درگیر و همراه میشود و آن فرد برایش قهرمان.
هنر نادرابراهیمی در داستانهایش این است که عمیقترین مفاهیم ارزشمند را به کمک داستان و در دیالوگهایی که به جان مینشینند منقل میکند و این باعث شده که داستان بر خوانندگانش اثرگذار باشد.
ابراهیمی چنان هنرمندانه تصویرسازی کرده که شما برای چند صباحی در صحرای ترکمن زندگی میکنید، عاشق میشوید، نفرت میورزید و اشعار ترکمنی میخوانید.
در کنار تمام عشق و محبتهای داستان، کتاب در جلد دوم و سوم، کاملا سیاسی میشود و روایتگر مبارزات سیاسی معاصر است به بهترین نحو ممکن.
آتش بدون دود را بخوانید تا با داستانی شاهکار روحتان جلا بگیرد، یک گوشه از ایران را بشناسید و تاریخ معاصر را لمس کنید.