
“گاهی اوقات کسی که دوستت دارد، بیش از همه آزارت میدهد”.
ازدواج به معنای انجام کاری است که برای هر دو طرف بهترین باشد نه فقط برای یکی از طرفین.
وارد شدن در یک رابطه عاشقانه همیشه مسئولیت زیادی به همراه دارد و هر کدام از طرفین باید شرایط یکدیگر را نیز در نظر داشته باشند. حال در این رابطه اگر شما بیشتر از طرف مقابل عاشق باشید، ممکن است به خاطر او هر کاری انجام دهید و مهم نیست که چقدر در شرایط سختی هستید.
تا کجا باید ادامه داد؟
“ما تمامش میکنیم” داستان دختری به نام لیلی است. دختری که در گذشته زندگی عادی نداشته و کل دوران کودکی و نوجوانیاش را در حالی گذرانده که به همراه مادرش مدام از طرف پدر مورد خشونت و آزار و اذیت قرار میگرفتند. تا اینکه با “رایل”، یک جراح مغز و اعصاب آشنا میشود و رابطه عاشقانهای را با هم آغاز میکنند.
بعد از این آشنایی ناگهان زندگی برای لیلی آن قدر زیبا میشود که برایش باور کردنی نیست. اما دغدغههای مربوط به این رابطه، برخی رفتارهای غیر قابل پیشبینی رایل، خاطرات گذشته و دیدار دوباره با اولین عشق لیلی، “اتلس”، ذهن او را درگیر میکند. اتلس دوست دوران کودکی لیلی بود که در گذشته نقاط مشترک زیادی با هم داشتند و از هم محافظت میکردند. دیدار دوبارهی لیلی با اتلس رابطه او با رایل را مورد تهدید قرار میدهد. از آنجایی که رایل و لیلی هر دو در خانوادهای بزرگ شدهاند که بد رفتاری و خشونت در آن وجود داشته است، نوع برخورد آنها با این چالشها داستان را در عین جذاب بودن، آموزنده نیز کرده است.
“ما تمامش میکنیم” روایت زنان و مردانی است که به خاطر گذشته دردناکشان از داشتن یک زندگی عادی محروم بودهاند و قربانی گذشته خود میشوند. کسانی که همه عشق و عزیزترین افراد خانواده را فدای خشونتی ناخواسته میکنند.
این کتاب، رمان قوی و اندوه باری است. اما به نحوی دلنشین داستانی مملو از احساس را روایت میکند. خواندن این کتاب را به دختران بیشتر از همه توصیه میکنم. از آن دست کتابهایی است که به یاد میماند و از خواندن آن لذت میبرید.