زندگی‌نامه و سفرنامه

رسول مولتان، روایت سختی‌های کار فرهنگی

مروری بر کتاب رسول مولتان

برنامه کتاب باز را می‌دیدم. وحید یامین‌پور مهمان برنامه بود و کتابی را برای خواندن معرفی کرد. رسول مولتان. همین کافی بود تا مرا برای خواندن این کتاب، تشنه کند.

مولتان نام یکی از شهرهای پاکستان است که محمد علی رحیمی، رایزن فرهنگی ایران در آنجا بوده است. کارهایی که ایشان در آنجا انجام می‌داده تاثیر بسزایی در فرهنگ‌سازی شیعه و انقلاب اسلامی داشته است و از همین رو زینب عرفانیان، نویسنده کتاب، به او لقب رسول مولتان را داده است.
هر چند در کتاب شاهد هنر روایت‌پردازی نیستیم، اما شخصیت اصلی این داستان و نگاهی که به کار فرهنگی دارد باعث می‌شود ادامه بدهی.

راوی و قهرمان اصلی داستان اما همسر او است. فردی که شرایط خیلی سختی را در کنار همسرش تجربه کرده و درشهرهای غریب و با امکانات کم به همراه ۳ فرزندش در کنار او بوده است، نظاره‌گر صحنه شهادت بوده و سال‌های سال است که در فراغ او می‌سوزد. نویسنده در این‌باره می‌گوید:

این کتاب یک مادرانه است به طوریکه می‌توان گفت: آن را بیشتر یک مادر نوشته است. زنی که همه سختی‌ها، فکرها، اشک‌ها و غصه‌هایش در پشت پرده‌ای از لبخند پنهان شده است.

توجه ویژه نویسنده در توصیف‌های جزئی از محیط خانه و کار‌های خانه، رتق و فتق کار‌های فرزندان، رسیدگی به درس و تربیت ایشان در شرایط دشوار غربت دهه شصت و نیمه اول هفتاد، شرح دقیق حالات روحی و تاثیر و تأثر‌ها در رفتار‌های راوی در محیط زندگی جدید غربت، رسول مولتان را در ذهن و باور مخاطب باور پذیر و خواستنی کرده است.

این کتاب به لحاظ برخورد فرهنگی شهید با جریانات تکفیری و روایت روز‌هایی که شهید رحیمی در غربت، زیر تیغ وهابیت گذراند و میدان را خالی نکرد، جذابیت بالایی دارد. اما داستان شهادتش را به خودتان می‌سپارم تا بخوانید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا