جلد دوم عاشقانههای نادر ابراهیمی
مروری بر کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم

چه کسی گفته است که وصال مدفن عشق است؟!
عاشق اگر عاشق باشد، میداند که وصال نقطهٔ آغاز جاودانگی عشق است. عاشق اگر عاشق باشد، در فراز و نشیبهای زندگی، حس ناب عاشقی را حفظ میکند؛ حتی اگر شده با چنگودندان.
و این همان چیزی است که نادر ابراهیمی در کتاب «چهل نامهٔ کوتاه به همسرم» به نمایش میگذارد و با نشاندادن قدرت عشق نامیرا میان دشواریها و روزمرگیهای زندگی، خط بطلانی میکشد بر اندیشه افرادی که عشق را محدود به شور و شوق قبل از وصال میدانند!
«چهل نامه کوتاه به همسرم» دومین جلد از مجموعهٔ سهگانهٔ «عاشقانهها» از نادر ابراهیمی است. سهگانهای که جلد اول و سوم آن با نامهای «بار دیگر شهری که دوستش داشتم» و «یک عاشقانهٔ آرام» در قالب داستان عاشقانه به چاپ رسیده است. درصورتیکه «چهل نامه کوتاه به همسرم»اگرچه عاشقانه است اما داستان نیست.
این کتاب شامل مجموعه نامههایی است که نویسنده در طول چند سال برای همسرش به نگارش درآورده و با زیادشدن تعداد نامهها به فکر بازنویسی و انتشار آنها بهعنوان کتاب میافتد؛ چرا که – به گفتهٔ خودش – فکر کرده است که شاید این مجموعه فقط نامههای او به همسرش نباشد؛ بلکه سخنان بسیاری از افراد باشد به همسرانشان.
این کتاب که در سال ۱۳۶۸ توسط نشر روزبهان به چاپ رسید، اگرچه از حیث قالب غیرداستانیاش با دو جلد دیگرِ عاشقانهها متفاوت است اما زبان ادبی و درعینحال بیتکلف نویسنده، تعبیرهای لطیف و تشبیههای دلنشین و به نمایش گذاشتن عشق در اثنای واقعیتهای زندگی وجه اشتراک کتب مجموعهٔ «عاشقانهها» است که هر سه جلد آن جزء پرفروشترین آثار نادر ابراهیمی است.
نادر ابراهیمی که متولد سال ۱۳۱۵ در تهران است، در طول زندگی ۷۲ سالهٔ خویش مشاغل متعدد و متنوعی از جمله کارگری، کشاورزی، حسابداری، نقاشی، ترانه سرایی، روزنامهنگاری، مترجمی، ویراستاری و فیلمسازی را تجربه کرده که شرح این مشاغل نیز در دو کتاب ابن مشغله و ابوالمشاغل منتشر شده است. از جمله آثار متعدد دیگر او میتوان به آتش بدون دود، سه دیدار، فردا شکل امروز نیست، مردی در تبعید ابدی، بر جادههای آبیِ سرخ و… اشاره کرد.
در کتاب «چهل نامه کوتاه به همسرم» قدرشناسیِ مردی عاشق از همسرش را به نظاره مینشینیم و از توصیههای او به همسرش میخوانیم، از عذرخواهیاش برای کموکاستهای زندگی و گاهاً رنجاندن او، از جزئیات روزمرگیهای زندگی مثل خرید آرد و برنج و زردچوبه و پرداخت بدهیها و ارتباط دادن این روزمرگیها به عشق و البته چیزی که بیش از همه در این کتاب خودنمایی میکند دیدگاه نادر ابراهیمی دررابطهبا مسائل و موضوعات مختلف است ؛ دیدگاهی که در عین منطقی بودن و واقعگرایی، بسیار عاطفی و لطیف است و گه گاه این فکر را در ذهن خواننده به وجود میاورد که زندگی با تمام دشواریهایش چقدر ساده و زیبا است.
نامههای شیرین و ماندگار این کتاب، ارزش چندین بار خوانده شدن در طول زندگی هر شخص را دارد و ازاینرو، نهتنها به همهٔ زوجها بلکه به تمام افرادی که به دنبال نگاهی ساده و آرام در بین هیاهوی زندگی هستند، پیشنهاد میکنم که در سکوت و آرامش به مطالعهٔ این کتاب دلنشین بنشینند.